Abbasi Rostami A A, Yazdanpanah M, Abdashahi A, Azizi Khalkheili T, Savari M. Analysis of the Social Network of the Governance of the Integrated Management of Agricultural Water Resources in Mazandaran Province. jwmr. 2022; 13 (25) :197-209
URL:
http://jwmr.sanru.ac.ir/article-1-1171-fa.html
عباسی رستمی علی اکبر، یزدانپناه مسعود، عبدشاهی عباس، عزیزی خالخیلی طاهر، سواری مسلم. تحلیل شبکه اجتماعی کنشگران حکمرانی مدیریت بهم پیوسته منابع آب کشاورزی در استان مازندران. پژوهشنامه مديريت حوزه آبخيز. 1401; 13 (25) :209-197
URL: http://jwmr.sanru.ac.ir/article-1-1171-fa.html
گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان، اهواز، ایران
چکیده: (136 مشاهده)
مقدمه و هدف: شبکه های اجتماعی برای حکمرانی مدیریت منابع طبیعی با اهمیت میباشد. بنابراین هدف این پژوهش بررسی نحوه تعاملات و الگوی ارتباطی موجود در میان شبکه نهادهای مرتبط در حکمرانی مدیریت بهم پیوسته منابع آب کشاورزی است.
مواد و روش ها: برای بررسی شبکه اجتماعی حکمرانی، شبکه ی تعاملات همکاری بین نهادها و تشکلهای درگیر در فعالیتهای حکمرانی مدیریت بهم پیوسته منابع آب کشاورزی استان مازندران استخراج گردید. در ابتدا با استفاده از روش پژوهش آرشیوی (مطالعهی منابع مکتوب و تحقیقات پیشین)، مشاهده مستقیم و همچنین مصاحبه غیرساختارمند با افراد متخصص و مطلع در زمینه حکمرانی مدیریت بهم پیوسته منابع آب کشاورزی، تعداد 22 نهاد و تشکلی که به نحوی در فعالیتهای مختلف حکمرانی مدیریت بهم پیوسته منابع آب کشاورزی در سطح استان مازندران مشارکت داشتند، شناسایی شدند و در واقع تعیین کننده مرز اجتماعی شبکه میباشند. جمع آوری داده های لازم برای تشکیل ماتریس شدت روابط همکاری در شبکه همکاری سازمانهای مرتبط با حکمرانی مدیریت بهم پیوسته منابع آب کشاورزی برگرفته از فرآیند انجام مصاحبههای نیمه ساختاریافته و تکمیل پرسشنامههای مربوط انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار UCINET6.631 و Net draw استفاده شده است.
یافته ها: شاخص تراکم پیوند همکاری در حد متوسطی بوده، شاخص تمرکز شبکه بر اساس پیوندهای درونی و بیرونی نشان میدهد در حدود یک سوم از پیوندهای شکل گرفته در انحصار تعداد خاصی از نهادها است. شاخص دوسویگی پیوندها در حد متوسط می باشد. شاخص انتقال یافتگی پیوند همکاری بین نهادهای مربوطه ضعیف می باشد. شاخص میانگین فاصله ژئودزیک یا کوتاه ترین فاصله میان دو کنشگر در این شبکه نشان دهنده سرعت متوسط تا پایین گردش پیوند همکاری در شبکه است. همچنین در منطقه مورد مطالعه تعداد نهادهایی که در زیر گروه مرکزی قرار می گیرند از تعداد نهادهایی که در زیر گروه پیرامونی قرار می گیرند بیشتر است.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از این تحقیق در بخش حوزه مازندران نشان داد، رویکرد بخشی در مدیریت منابع آب منجر به حاکمیت نهادهای خاص شده و در نهایت این رویکرد، اهداف سیاستی را بدون ملاحظه ذینفعان منابع آب تنظیم میکند که باعث تناقض بین ذی نفعان در حکمرانی منابع آب میشود. بنابراین پیشنهاد می گردد تا سازوکارهای قانونی و ترغیبی را برای مشارکت و همکاری بیشتر سازمانهای به حاشیه رانده در فرآیندهای تصمیم سازی، تصمیم گیری و اجرا در قالب عضویت در کارگروه های مشترک، تفاهمنامه های بین دستگاهی، پروژه های مشترک و تبادل منابع بین دستگاهها درسطح استان تدوین گردد تا قدرت میان تمام نهادهای ذینفع توزیع متوازن گردد.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
مديريت حوزه های آبخيز دریافت: 1400/9/14 | ویرایش نهایی: 1401/4/8 | پذیرش: 1400/10/27 | انتشار: 1401/4/8