چکیده مبسوط:
مقدمه: مهمترین معضل کرهزمین در قرن حاضر، افزایش دمای کرهزمین و تغییر در متغییرهای اقلیمی به علت صنعتیشدن جوامع و افزایش گازهای گلخانهای میباشد، از اینرو بررسی روند افزایش دما و تغییر در متغیرهای اقلیمی در مقیاس جهانی و منطقهای بسیار مهم میباشد. تاکنون برای پیشنگری وضعیت آتی اقلیم، مدلهای گردش عمومی متعددی طراحی شدهاست؛ ولی بعلت عدم استفاده بهینه از خروجی این مدل ها بعلت محدودیت در تفکیک مکانی در مقیاس محلی، روشهای مختلف و جدیدی به منظور استفاده از خروجی این مدل ها در مقیاس منطقهای و محلی ابداع شدهاست.
مواد و روشها: در این پژوهش جهت بررسی تغییرات متغیرهای اقلیمی در حوزه آبخیز گدار نقده واقع در شمال غرب کشور از مدل ریزمقیاس نمایی SDSM استفاده شده است. ابتدا میزان کارایی این مدل برای متغییرهای اقلیمی مورد ارزیابی قرار گرفت، سپس متغیرهای مذکور تا سال 2100 پیشنگری شد. کالیبراسیون و واسنجی مدل SDSM با استفاده از دادههای مشاهداتی ایستگاه سینوپتیک مهاباد و دادههای NCEP انجام شد، همچنین برای ارزیابی مدل از معیارهای ضریب همبستگی، میانگین خطای مطلق و مجذور میانگین مربعات خطا استفاده شد و پس از اطمینان از کارایی مدل، خروجیهای مدل CanESM2 و CanESM5 در دورههای زمانی 2050-2031 و 2081-2100 در حوزه آبخیز گدار نقده، تحت سناریوهای RCP 2.6, 4.5, 8.5 و SSP1-2.6, 2-4.5, 5-8.5 توسط مدل آماری SDSM ریزمقیاس انجام گرفت.
یافتهها: ارزیابی دقت مدل SDSM بر اساس آمارههای میانگین خطای مطلق، با استفاده از خروجی مدل CanESM2، برای بارش، دمای حداکثر و دمای حداقل، بهترتیب، 645/1، 029/0 و 031/0 با استفاده از مدل CanESM5، برای بارش، دمای حداکثر و دمای حداقل، بهترتیب، 73/0، 10/1 و 89/1 ، ضریب همبستگی با استفاده از مدل CanESM2، برای بارش، دمای حداکثر و دمای حداقل، بهترتیب، 998/0، 999/0 و 999/0 و با استفاده از مدل CanESM5، برای بارش، دمای حداکثر و دمای حداقل، بهترتیب، 999/0، 993/0 و 971/0 بدست آمد. مجذور میانگین مربعات خطا نیز با استفاده از مدل CanESM2 بهترتیب 240/2، 043/0 و 045/0 و با استفاده از مدل CanESM5 بهترتیب 89/0، 49/1 و 07/2 بدست آمده است. بر اساس نتایج بدست آمده، میانگین دمای حداکثر در دوره 2050-2031 و تحت سناریوی RCP، به میزان 93/0 درجه سانتیگراد افزایش یافته ولی در دوره 2081-2100 ثابت خواهد ماند. در حالی که تحت سناریوی SSP، در دوره 2031-2050 به میزان 24/1 درجه سانتیگراد و برای دوره 2081-2100 حدود 35/0 درجه سانتیگراد افزایش خواهد یافت. افزایش میانگین دمای حداقل تحت سناریوی RCP در دوره اول و دوم بترتیب 27/0 و 28/0 درجه سانتی گراد و تحت سناریوی SSP در دوره اول و دوم به ترتیب 46/0 و 43/0 درجه سانتی گراد خواهد بود. افزایش میزان بارش نیز تحت سناریوی RCP، در دو دوره بترتیب 59/0 و 38/0 میلی متر و تحت سناریوی SSP، در دو دوره بترتیب 15/2 و 64/1 میلی متر خواهد بود.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج حاصل از ارزیابی دقت مدل SDSM در پیشنگری بارش، دمای حداکثر و دمای حداقل بر اساس آماره های R، MAE و RMSE، انطباق زیادی بین مقادیر پیشنگری شده و دوره پایه وجود دارد. طبق نتایج بدست آمده، افزایش میزان بارش و دمای حداقل برای دورههای آینده نزدیک و آینده دور و نیز افزایش دمای حداکثر در دوره آینده نزدیک و ثبات آن در آینده دور مشاهده شد.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
هواشناسی دریافت: 1401/3/31 | پذیرش: 1403/3/5