مقدمه: در چند سال اخیر، تغییرات اقلیم و کاربری اراضی منجر به نوسانات منابع آب شده است. این تغییرات بر جریان رودخانه، محیطزیست، آب آشامیدنی و کشاورزی تأثیر گذاشته است. مطالعه حاضر باهدف تعیین چگونگی تأثیر تغییر اقلیم و کاربری اراضی بر جریان رودخانه در حوضه تالار بین سالهای 2020 تا 2050 انجام شد.
مواد و روشها: این مطالعه دادهها را بر اساس سناریوهای تغییر اقلیم CMIP6 و همچنین پیشبینیهای کاربری زمین برای سالهای 2035 و 2050 تجزیهوتحلیل کرد. ابتدا، مدل (SWAT) برای ارزیابی اثرات اقلیم و کاربری اراضی بر جریان رودخانه در حوضه رودخانه تالار استفاده شد. پس از کالیبراسیون و اعتبارسنجی مدل با استفاده از بهترین پارامترها از سال 2001 تا 2020، دادههای CMIP6 بر اساس شش مدل کوچکسازی شدند و تحت دو سناریو SSP2-4.5 و SSP5-8.5 پیشبینی شدند. برای کاهش مقیاس مدلهای گردش عمومی اتمسفر، از دو روش استفاده شد: روش دلتا (Delta) و نقشهبرداری کوانتیل (Qm). این روشها به دلیل مقیاس بزرگ مدلها انتخاب شدند. همچنین در این تحقیق از مدل پیشبینی مارکوف (CA-Markov) برای شبیهسازی و پیشبینی تغییر کاربری زمین برای سالهای 2035 و 2050 استفاده شد. دادههای بارش و دما حاصل از سناریوهای تغییر اقلیم و کاربری اراضی برای پیشبینی میانگین جریان ماهانه طی سالهای 2020-2035 و 2020-2050 به مدل SWAT وارد شد.
یافتهها: کالیبراسیون و اعتبارسنجی در ایستگاه کیاکلا بهعنوان خروجی حوضه آبریز تالار نشان داد که شاخص Nash-Sutcliffe (NSE) به ترتیب دارای بازده 8/0 و 76/0 است. روش Delta برای ریزمقیاس نمایی بارش و روش Qm برای ریزمقیاس نمایی دمای حداقل و حداکثر مقادیر ارزیابی بهتری را نشان دادند. مقادیر RMSE، NRMSE و MAE برای بارش ایستگاه کیاکلا به ترتیب 185/2، 0402/0 و 716/1 هست.
نتیجهگیری: نتایج حاکی از آن است که به دلیل تغییرات کاربری اراضی مانند گسترش مناطق شهری و کاهش زمین کشاورزی، میانگین جریان ماهانه افزایشیافته است. در آینده، تغییرات کاربری زمین و پوشش زمین ممکن است بر جریان رودخانه تأثیر بگذارد. محرکهای اصلی تغییر کاربری شامل توسعه کشاورزی، جنگلزدایی، گسترش شهرسازی، سیاست مالکیت زمین و توسعه زیرساختها است.
یافتهها: کالیبراسیون و اعتبارسنجی در ایستگاه کیاکلا به عنوان خروجی حوضه آبریز تالار نشان داد که مدل Nash-Sutcliffe (NSE) به ترتیب دارای بازده 8/0 و 76/0 است، پس از کالیبراسیون و اعتبارسنجی مدل با استفاده از بهترین پارامترها از سال 2001 تا 2020، دادههای CMIP6 بر اساس شش مدل کوچکسازی شدند و تحت دو سناریو SSP2-4.5 و SSP5-8.5 پیشبینی شدند. برای کاهش مقیاس مدلهای گردش عمومی اتمسفر، از دو روش استفاده شد: روش دلتا (دلتا) و نقشهبرداری کوانتیل (Qm). این روشها به دلیل مقیاس بزرگ مدلها انتخاب شدند.
نتیجهگیری: نتایج حاکی از آن است که به دلیل تغییرات کاربری اراضی مانند گسترش مناطق شهری و کاهش زمین کشاورزی، میانگین جریان ماهانه افزایش یافته است. در آینده، تغییرات کاربری زمین و پوشش زمین (LULC) ممکن است بر جریان رودخانه تأثیر بگذارد. محرکهای اصلی تغییر LULC شامل توسعه کشاورزی، جنگل زدایی، گسترش شهرسازی، سیاست مالکیت زمین و توسعه زیرساختها است.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
مديريت حوزه های آبخيز دریافت: 1402/8/26 | پذیرش: 1402/11/24