1- گروه مهندسی آبخیزداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تربیت مدرس تهران، ایران
2- گروه مهندسی آبخیزداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تربیت مدرس، نور، ایران
3- دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست، دانشگاه ملایر و در حال حاضر مدیر مرکز بینالمللی مدیریت جامع حوزههای آبخیز و منابع زیستی در مناطق خشک و نیمه خشک تحت پوشش یونسکو، سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور، تهران، ایران
چکیده: (877 مشاهده)
چکیده مبسوط
مقدمه: حفاظت، بهرهبرداری و مدیریت پایدار منابع طبیعی حوزههای آبخیز برای تأمین نیازهای جمعیت روبهرشد از اولویت خاصی برخوردار هستند. آسیب به منابع طبیعی عوارض جبرانناپذیری از جمله سیلابهای شدید، فرسایش خاک و در نتیجه خسارات جانی و مالی را به دنبال دارد. بنا بر این، از یک سو اجرای برنامههای حفاظت و احیای منابع طبیعی ضروری است و از سوی دیگر کمبود اعتبارات و محدودیتهای اقتصادی، فنی و زمانی در حوزههای آبخیز مختلف باعث میشوند تا اقدامات مدیریتی در قسمتهایی از حوزههای آبخیز که شرایط حساستری نسبت به سایر مناطق دارند، انجام شوند. بر همین اساس، اولویتبندی مناطق مختلف یک حوزه آبخیز براساس شدت مشکل ابزار مفیدی برای دولت در تهیه راهبردهای توسعه منطقهای است. با این حال، استفاده از یک رویکرد مناسب برای اتخاذ یک تصمیم مدیریتی با لحاظ نظر تمامی گروداران و کمکردن نظرات کارشناسی ضروری است، حال آنکه این موضوع در مقیاس حوزه آبخیز کمتر موردتوجه قرار گرفته است. در همین راستا، در پژوهش حاضر برای اولویتبندی مقایسهای حوزههای آبخیز درجه دوم کشور از نظریه بازی به دلیل کاهش اثر نظر کارشناسی استفاده شده است. امید است که نتایج این پژوهش سیاستگذاران، مدیران و تصمیمگیران در مدیریت جامع آبخیزهای کشور و حفظ منابع آبوخاک را یاری کنند. اگرچه دستیابی به رویکردهای تفصیلی و اجرایی در مقیاسهای عملیاتی نیازمند انجام پژوهشهای گستردهتر با مقیاس بزرگتر و در بخشها و یا آبخیزهای با اولویت مدیریتی بالا است.
مواد و روشها: برای اولویتبندی مقایسهای حوزههای آبخیز درجه دو کشور در ابتدا 44 معیار ملی و قابلدسترس اقلیمی، انسانی، هیدرولوژیکی و طبیعی انتخاب شدند. در ادامه، مقادیر معیارهای مورد مطالعه برای هر یک از حوزههای آبخیز درجه دوم استخراج شدند و با توجه به ماهیت معیارها و نوع تأثیر آنها بر عملکرد آبخیزها، مقیاسبندی لازم انجام شد. برای حذف همبستگی درونی معیارهای مطالعه، از معیار آماری عامل تورم واریانس استفاده شد. در همین راستا، 26 معیار برای اولویتبندی مقایسهای نهایی شدند. در مرحله بعد، رویکرد Condorcet برای اولویتبندی جامع مقایسهای با درنظرگرفتن 26 معیار استفاده شد. در همین راستا، مقادیر معیارهای نهایی شده در آبخیزهای 30گانه رتبهبندی شدند. آبخیزی که بهترین وضعیت را از لحاظ معیار مطالعاتی داشت در رتبه اول و آبخیز با بدترین وضعیت در رتبه آخر قرار گرفتند و این روال برای تمامی معیارهای مطالعاتی مدنظر قرار گرفت. پس از رتبهبندی آبخیزها با در نظر گرفتن معیارها، اولویتبندی مقایسهای بین آبخیزهای رده دوم کشور انجام و آبخیزهای با بیشترین و کمترین برد در مقایسات جفتی، به ترتیب بهعنوان آبخیزهای با اولویت کم و بالا شناسایی شدند. در نهایت، نقاط ضعف و قوت آبخیزهای مطالعاتی با توجه به معیارهای مورد بررسی مشخص شدند.
یافتهها: براساس نتایج، آبخیزهای 30گانه کشور در بین 26 معیار مطالعاتی حداقل یکبار در رتبههای اول تا چهارم قرار گرفتهاند. آبخیزهای جراحی و زهره با 3 و کویر درانجیر با 54 امتیاز به ترتیب دارای کمترین و بیشترین امتیاز و بدترین و بهترین شرایط را با توجه به 26 معیار نهایی شده دارند. بررسی وضعیت آبخیز جراحی و زهره نشان می دهد که این آبخیز از لحاظ تراکم زهکشی، فرسایش ویژه و تراکم آبراهههای با رتبه چهار وضعیت خوبی ندارد. از سوی دیگر، وضعیت کویر درانجیر در شاخص طبیعتگرایی، تغذیه آبهای زیرزمینی، غلظت کربن مونواکسید، تراکم آبراهههای با رتبه 4، مهاجرت، فرسایش ویژه، جمعیت و جریان خروجی انسانی در مقایسه با غالب آبخیزها بهتر است. با توجه به معیارهای مطالعاتی، وضعیت و شرایط عملکردی آبخیز جراحی و زهره در جنوبغربی، آبخیز هامون جازموریان در جنوبشرقی، آبخیز بندرعباس-سدیج در جنوب، آبخیزهای کویر مرکزی و ابرقو سیرجان در مرکز و آبخیزهای دریاچه ارومیه، سفیدرود و ارس در شمالغربی در مقایسه با سایر آبخیزها ضعیف هستند و باید بیشتر مورد توجه قرار گیرند. بر اساس نتایج بهدستآمده، متغیرهای مختلفی در اولویتبندی حوزههای آبخیز کشور مؤثر هستند که نیاز به ارزیابی دقیق و علمی تأثیرات هر یک بر عملکرد حوزههای آبخیز دارد. همچنین، نتایج این تحقیق میتوانند سهم ارزندهای در نحوه تخصیص اعتبارات در ارائه راهکارهای مدیریتی و انجام مطالعات دقیق اجرایی در مقیاس بزرگتر و حوزههای آبخیز کوچکتر داشته باشند.
نتیجهگیری: در پژوهش حاضر، از مجموعه متغیرهای تأثیرگذار و در دسترس در آبخیزها برای اولویتبندی مقایسهای آنها استفاده شده است. لازم به ذکر است که با توجه به اینکه مبنای مقایسه در رویکرد Condorcet مقایسههای جفتی است، بنا بر این زیرآبخیزهای جراحی و زهره و کویر درانجیر زیرآبخیزهایی هستند که در مقایسههای جفتی بین سایر زیرآبخیزها در معیارهای مذکور، به ترتیب بیشترین و کمترین باخت را تجربه کردهاند. بر این اساس، نتایج اولویتبندی زمانی قابلاعتماد خواهند بود که مدیر مربوطه با فرآیند اولویتبندی، نوع معیارها و همچنین هدف مطالعه حاضر آگاهی کامل داشته باشد. طبیعتاً، نتایج حاصل از مقیاس مورد استفاده در پژوهش فعلی، امکان تهیه و تدوین طرحهای اجرایی مدیریت آبخیزهای کشور را مهیا نمیکنند ولی زیربنای خوبی برای تمرکز توجهات بخشها و سازمانهای متولی حفاظت منابع آب و خاک کشور در خصوص سیاستگذاری و برنامهریزی در مقیاس ملی و سپس انجام مطالعات تفصیلی و هدفمندانه در مقیاسهای بزرگ در آبخیزهای با اولویت بالا را فراهم نمودهاند. اگرچه انجام پژوهشهای گستردهتر با سایر شیوههای اولویتبندی مبتنی بر تئوری بازی و با سایر رویکردهای مشابه و بر اساس معیارهای فنی گستردهتر پیشنهاد میشود.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
مديريت حوزه های آبخيز دریافت: 1403/11/17 | پذیرش: 1404/2/24